یا فاطمه (س) من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی ..
قبرِ تو را
پیدا
ن ک ر د م
پ.ن: هر چند که کنارِ حضرتِ معصومه (س) در کنارِ توایم ..
یا فاطمه (س) من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی ..
قبرِ تو را
پیدا
ن ک ر د م
پ.ن: هر چند که کنارِ حضرتِ معصومه (س) در کنارِ توایم ..
"آرامشِ روانی"
چیزیه که هر خونه ای نداشته باشتش دیگه نمیشه بهش مفهوم خونه رو اتلاق کرد!
خونه باید بسترِ به آرامش رسیدنِ فرد باشه از چالش های بیرون ... نه اینکه آدم بخواد از چالش هایِ خونه به چالش های بیرون از خونه پناه ببره :)
خدایا ! از هیچ خونه ای این دو کلمه رو نگیر! حتی از خانواده کفّار ..
یه نگاه بندازید به دلتون
یه نگاه به محبت هاتون
ببینید وقتی دلتون پاک تره، قشنگ تره، صاف و صیقلی تره کیو بیشتر دوست دارین؟ ببینید وقتی رو دلتون خط و خش و گرد و غبار غفلت میشینه حستون به آدما چه تغییری میکنه؟
خیلی چیزارو میشه ازش فهمید .. خیلی! :)
خدایا من زیاد بنده ی خوب و سر به راهی نیستم برات! میدونم.. اما این رو مطمئنم که تو بهترین مدبِّرِ جهانی! من بخوام تدبیر کنم تهش تدابیرم میشه مثل دولت تدبیر و امید! قشنگ به فضاحت میکشونم زندگی و روح و روان خودم و بقیه رو :)
میگما! یه وقت به خاطر شیطنت های از سر نادونی من ، نکنه تدبیر زندگیم رو ناجور بنویسی یا بسپاریش به خودم یا بقیه!
من رو که میشناسی! توبه میکنم با هم حلش میکنیم! ولی اگه تو ناراحت بشی و یدفه برای سرنوشتم چیزی رو به تلخی تدبیری رقم بزنی دیگه اونو هیچ کس نمیتونه کاریش کنه :(
خلاصه که میدونم حقمه! اما خواهشمندم که " عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک!" ..
به من به دیده ی لطف و خطاپوشیت نگاه کن نه به دیده ی دادگاهی و در منصبِ قضاوت!
احساس میکنم ده قرنه که مسافرت نرفتم! از شهر خسته شدم واقعا خسته .. مسافرت یه نیازِ روحیه انگار ! و الان به قدری این نیاز روحیم پاسخ داده نشده که حاضرم چند روز بی آب و غذا ولم کنن تو صحراهای کالاهاری توسط کرکس ها خورده بشم ..
ولی در حالِ سفر باشم :)
* چقدر بد که نتونیم تماشا کنیم اصلا ..
هر روز بیشتر میفهمم که مثلِ شما زندگی کردن برای من یک احتیاج است، نه یک امرِ فوقِ برنامه..
من برای سلامت روح و روانم، برای تعاملاتم، برای انجام وظایفم، برای سیاستم، برای سعادتمند زندگی کردنم، برای فهمیدنم و برای زیبا رفتنم و برای تک تک ابعاد زندگی ام به آموختنِ سبکِ زیستنِ شما احتیاج دارم!
مرا در مییابید؟
پن: دوستِ مامان یکبار میگفت قبل از ازدواج دلم میخواست شبیه فاطمه ی زهرا (س) زندگی کنم، رفتم تو زندگی دیدم شده ام هندِ جگر خوار! :) کلا حواست باشه که صرفا خواستنِ یک چیز کافی نیست.. برنامه میخواهد ! الکی که نیست!
و گفت:
تهش همین caring ه بچه ها.. همش بر میگرده به همین.. حتی رابطه ی بنده با خدا هم یه جور caring ه..
لبخند زدم از اینکه قبلا به این نتیجه رسیده بودم، و با خودم فکر کردم " نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد .. " و باز فکر کردم حتی اگه من هوای خدارو نداشته باشم بازم اون هوام رو داره.. به حسابِ اینکه اون خداست و من بنده.. ولی به نفع خودمه که من هواشو داشته باشم :)
هدا عزیزِ دلم!
با اشک برایت مینویسم که بدانی دنیا همیشه لبخند آور نیست، گاهی تلخ میشود، تلخ و آزارنده، گاهی قلب کوچکت را توی مشتش فشار میدهد، گاهی آنقدر مچاله ات میکند که دور از چشم من بروی توی اتاق و سعی کنی صدای هق هق هایت را به حدی پایین بیاوری که فقط خودت بشنوی و آن میان فکر کنی نکند این همه آرام کردن صدای گریه های بلند خفه ات کند. ( بلند گریه کن مادر! خب؟ من باید بفهمم! خدا شانه های من را برای پناه دادن به اشک های تو آفریده .. )
امید قلبم! نمیدانم رنجی که دنیا قرار است تو را با آن بزرگ کند چیست؟ هدا .. چه چیزی قرار است برایِ تو بشود یک رنج، یک ابتلاء ، یک چیزِ سختِ گریه انداز؟
هر چه هست ، جانِ مادر، بدان که آن رنجِ من نیز هست .. حتی _کسی چه میداند_ اگر اسباب رنجت من باشم ، باز هم خودم باعث رنج خودم هستم که تو را این چنین آزرده ام دختر!
هدا! از هر نصیحت و حرف امیدوار کننده ای سیرم! نه دلم میخواهد از فواید رنجی که میبریم بنویسم نه از سختی هایش! ول کن نصیحت ها را! سخت است دیگر.. دروغ که نداریم. سخت است.
فقط آمدم بگویم عزیزِ دلم! آدم در این زندگی گاهی به نقطه ای میرسد که خسته از تمام حرف های امیدبخش و نصیحت ها و تواصی به صبر ، فقط دلش میخواهد گریه کند، یک گریه ی بی انتها، برای رنجِ بی التیام! آدم گاهی به این نقطه میرسد ، فقط میخواستم اگر به آن رسیدی دست و پایت را گم نکنی و فکر نکنی آنروز آخرین روزِ دنیاست. روز لبخند های تو نیز میرسد . آخ! مادر به فدایِ آن لبخند هات ! :)
پ.ن: بچه ها! نگران نشید . چیزِ خاصی نشده :) همون همیشگی! ممنون که دعامون میکنید.
سلام ..
امروز از صبح به شما فکر کردم ، آمدم زیارتِ دخترتان و زیر لب گفتم : "اگر چه ما همه در حسرتِ مزارِ توایم/ کنارِ حضرتِ معصومه (س) در کنارِ توایم " .. که واقعا هم هستیم! :)
غروب هم برای مادرم یک دسته نرگس خریدم.
دارم به راه های نزدیک تر شدن به شما فکر میکنم و گمانم یکی از راه هایش محبت و کمک به مادرم باشد ..
پ.ن: راهِ مرا اشاره شو! ای همه آرزویِ من ..