آقا و مولا و بابا!

یتیم منم وقتی که تو خطبه ی عقدم را جاری نمی‌کنی،

یتیم منم که نمیتوانم از پشت چادر سفید و پرده ی اشک نگاهت کنم و سر تکان بدهی و دلم را قرص کنی،

یتیم منم که از تو دورم و ندارمت.

تو اما بیا، هر چند چشم هایم نمی‌بیندت اما مگر میشود باشی و قلبم حضورت را احساس نکند؟

بگذار آن روز را یتیم نباشم..

۰ نظر

سلام آقا و بابا و مولا!

در موقعیت بدی ازدواج کرد بعد از چند ماه پشیمان شد، همه چیز ریخت بهم، شاکی بود، از همه ی دنیا شاکی بود، میگفت چرا گذاشتید من این انتخاب را کنم؟ چرا جلویم را نگرفتید؟ گفتند: تصمیمت را گرفته بودی، مگر می‌شد به تو چیزی گفت؟ 
گفت: من بچه بودم! شما که بزرگ بودید باید نمی‌گذاشتید آن موقع تصمیم بگیرم...

شما آن روزها را خوب یادتان هست، و تک تک آن جمله ها را .. من فقط با جمله ی آخر کار دارم، این عریضه ی کوتاه را برایتان می‌نویسم با اشک، میخواهم بگویم میدانم فرزند خوبی برایتان نبودم، اما شما بزرگ تر و بابا و همه کاره ی من هستید..
من نمیدانم و نمیفهمم و بلد نیستم، شما که میدانید و میفهمید و بلدید، نگذارید اشتباه بروم. لطفا. 

اینجا چراغی روشنه!

دیگه کم کم داره حس بیماری بهم دست میده از اینکه انقدر به آینده ایران و جهان امیدوارم و به نظرم درست میشه همه چی :) :| 

○ ما روزای سخت تری رو گذروندیم...

● منکر شرایط سخت و فجایع نیستم! دارم میبینم! ولی به شدت فکر میکنم یه بخش بزرگی از این سیاه نمایی و حال بد رو خودمون داریم به خودمون تلقین میکنیم! یا رسانه ها بهمون تزریق میکنن!

○ یه نظریه هست که اصلا نمیدونم از کیه! و اصلا نمیدونم دارم درست میگم یا نه! ولی میگه از دل بدترین شرایط بهترین اتفاق ها میفتن! من هر چی شرایط سخت تر میشه یه حس مثبتی بیشتر دلم رو میگیره ! 

● مادرم از سال ۸۸ هر وقت شرایط سخت میشه یا یه اتفاقات ناجوری میفته میگن که: مثل یه اَلَک میمونه که هر سال داره سوراخ هاش کوچیک تر از قبل میشه! هر چی به ظهور نزدیک تر میشیم آدم ها از صافی های دقیق تری عبور داده میشن که دیگه هیچ ناخالصی ای بینشون نمونه.. ته ته ش خوبا راه پیدا میکنن به دم و دستگاه امام زمان (عج) و مرز بین حق و باطل مشخص میشه! بعدم یه آهی میکشن میگن: خدا کنه ما جزو ناخالصی ها نباشیم!

○ زمان نشان بدهد دوست کیست، دشمن کیست :) خدا بمون چشم و دل با بصیرت بده!

● واضح و مبرهنه که باید کار کنیم! خیلی جدی! رو قطعه پازل های خودمون!

○خدا نکنه ما جزو ناخالصی ها باشیم!

۰ نظر

همچنان آرزوی آنکه تو می آیی هست


تو بایدی و یقینی

نه احتمالی و شاید

تو سرنوشتِ زمینی

که اتفاق می افتد...



+ یه روز خوب میاد.. میاد.. و در این شکی نیست..‌هیچ شکی نیست! حتی اگه ما نباشیم! و این تنها قطعیتیه که انقدرررر برای من ایده آل و خوشحال کننده ست :)

ولی کاش تا جوونیم بیاید! به قول شاعر: روزی می آیی! کاش این در را که کوبیدی/ در من توانِ از زمین برخاستن باشد! 

اگر چه حتی بعدِ صد سال اگر بر سر قبرم گذری، من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم!

ولی کاش زود تر بیاید!

راستی! "چه قدر سخت است حالِ عاشقی که نمی‌داند.. " چه قدر سخت است! 

۰ نظر
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان