:(

و میدونم که برات سخته ولی سعی کن که ناراحت نشی!
۰ نظر

کجا روم؟ چه کنم؟ حالِ دل که را گویم؟

امتحان فارسیش رو شده ۱.۵ از هفده. :(

روا نیست اگه معلم مسلمانی پایِ این ورقه جان بده؟ 

من الان بهش چند نمره اضافه کنم که کارنامه ش افتضاح نشه و عدالت معلمانه م از بین نره؟ 


ناراحتم، ناراحتم کرد :(  البته میدونم وضع همه ی درساش اینه ولی بازم ناراحت شدم! چندبار اومدم مث بچه آدم باش حرف بزنم پیچونده و رفته! هعی خدا.. میخواستم بگم معلمی غم های این مدلی هم داره! هعی ..



۰ نظر

نمایش صبحگاهی :)

درسته که بیداری بین الطلوعین توفیق اجباری زندگی من بود، ولی خب هی همش فکر میکنم ضرری که فشار روانی ش داره برام بیشتره یا فایده ای که بیداریش؟ 

یادگاری که در این گنبد دوّار بماند

_ آقا از این اسپری ها که میزنن به دسته گل خشک میشه دارین؟
+ خانوم همچین اسپری ای نداریم! شما گل تون رو بر عکس آویزون کنید خشک میشه!
_ آخه دسته گل نیست! سبدِ گله! چطور خشکش کنم؟
+ خب سبدو نمیتونین آویزون کنید دیگه.. هیچی!

[ مکالمه ای که تقریبا تو ده تا گل فروشی تکرار شد.. ]


نمیخوام بمیرن خب.. نمیخوام .. چکار کنم؟ :'(
طبق یه قاعده کلی گل هالک‌ه ولی مهربونی هالک نیست! باید گل مون رو تبدیل کنیم به مهربونی که دیگه هیچ وقت هالک نشه.. 

مثلا میتونیم ببریم گلزار شهدا رو گل بارون کنیم، خانه سالمندان یا شاید اصلا بشه راه بیفتیم تو خیابون به آدما گل بدیم و لبخند بزنیم که برای من به تنهایی یکم مقدور نیست.. میشه بردش حرم و به آدمای ناراحت و ناامید گل داد.. یا اصلا ببریم مدرسه به بچه ها گل بدیم .. قشنگه :) به یاد موندنی میشه و هالک هم نیست دیگه.. [ فقط امیدوارم صاحبشون راضی باشن دیگه.. + ناراحت نشن ]


پ.ن: هی بشون میگم گلای قشنگم .. تو رو خدا یکم دیگه طاقت بیارید که تبدیل به مهربونی بشین :( نمیرید .. نمیرید .. :(  تقصیر منه که دیر به ذهنم رسید یا تقصیر گل هاست که همیشه انقدر قشنگن بشون نمیاد هیچ وقت بمیرن؟

پ.ن۲ : 

بیاید این رازو تا قبل شهادتم جایی نگیم :دی  .. ممنون! D:


پ.ن۳:

راستی امروز دیدم تو گلفروشی که نرگس اومده! این یعنی که انسان هنوز انقدر خوشبخت هست که خدا از دیدن و بوییدن این عشقِ مجسم شده معافش نکرده :) 


بعدا نوشت: خب.. مامانم وقتی شنید فکرمو یه جمله ای گفت با این مضمون که: دست به گلا بزنی میام تبدیلت میکنم به گل :))) :(((

۰ نظر

ما اگر با خدا ببندیم ..


+


حاج آقا ها هم از این عبارتا دارن :)) نمیدونستم!

ولی مطلبی که گفتن از مهم ترین چیزهاییه که یک انسان اگه بهش نرسه در زندگی خسرانه! خدایا ما رو به این حقیقت برسون!

۰ نظر

همین


دلم برا حرمت تنگ شده 


• به آن عدد که ندانی...

• البته شما ولی الله ی و می‌دانی!

• امامِ رئوف..


۰ نظر

غم های مسافر

یه خانومی تو اتوبوس کنارم نشسته بودن، داشتن با تلفن حرف میزدن.. با حالِ زار..
میگفتن که : وقتی از سونوگرافی اومدیم و فهمید بچه افتاده خیلی خوشحال شد، گفت اصن دعایِ من بود که افتاد، نه خودتو میخوام نه بچه ت رو .. دیگه هم نه پول دوا درمونت رو میدم، نه خورد و خوراک نه هیچی.. منم پاشدم وسایلم رو جمع کردم رفتم خونه مامانِ خودش که پس فردا برام حرفی در نیاد.. تو فکر میکنی من الان زنده م؟ نه.. از همون شبی که بچه م رفت من مردم.. این پنج روزه شدم یه مرده ی متحرک .. من خیلی وقته به آخر خط رسیدم.. نه.. تو اصن نمیفهمی من چی میگم.. چطور میتونم با کسی که از مرگ بچه ش شاد میشه زندگی کنم؟ با یه روحِ بیمار.. انقدر بیمار.. خودم وقتی حالم بهتر شد چرخ خیاطی م رو راه میندازم کار میکنم که زیر دین این آدم نباشم!


پ.ن: خب میدونم که یه قضیه رو باید از دو طرف شنید تا قضاوتش کرد.. ولی خب بازم چقدر دردناک بود.. :( وقتی داشت از اتوبوس پیاده بشه نگاهش کردم .. چهره ش رنگ و رو پریده بود.. و ناامیدی و بی پناهی تو چشم هاش موج میزد .. 
از دیروز که دیدمش همش دارم به این فکر میکنم که چرا؟ چی میشه ما آدما اینطور میشیم و اینکه من اگه جای اون خانوم بودم چکار میکردم؟ من اگه به کجا برسم میگم رسیدم به آخر خط؟ یعنی با چنین شرایطی هم همچنان به این معتقد میمونم که " برای مومن هیچ بن بستی وجود نداره"؟ 


بیاید برای خانومه دعا کنیم که درهای رحمت و امید به روی زندگیشون باز بشه.. 




۰ نظر

شهدای دیروز ، امروز، فردا ها

اول اینکه واقعا شهیدان زنده اند الله اکبر ! دوم اینکه شهدا از بهترین رفقای روزگارند، همون طور که قرآن میگه " و حَسُنَ اولئک رفیقا‌‌.. " 
خب آدم با بهترین رفیقش چطوریه؟ اینکه فقط عکسشو بزنه به دیوار خونه ش یا پروفایلش یا اینستاش و با رفیقش صرفا پز بده کافیه آیا؟
نه خب سبک مغزیه واقعا.. تباه کردن ظرفیت های خداوندیه!
خلاصه از شهدا استفاده کنید تو زندگیتون.. تو حل مشکلاتتون.. تو خوشی هاتون.. مراسمای شاد و غمگینتون .. ازشون بخواید کمکتون کنن، دعوتشون کنید، بهشون مسئولیت بدین حتی! 
میان .. و کمک هم میکنن :) زیاد!

[ چقدر جالب که شهید بعد از شهادت قدرتِ اثر گذاریش انقدر بیشتر و خفن تر از قبل شهادته ها ! ] 

پ.ن: ممنون که دعوت امروزم رو قبول کردید ، خیلی آقایید .. تشکر!
۰ نظر

خدایِ نزدیکِ عزیز :)

خدایا! لطفا منِ فردا رو بزرگ تر، صبور تر، فهیم تر، افتاده تر و عمیق تر از منِ امروز قرار بده و من های پس فردا و پس از پس فردا  رو با همین الگو هی بهتر تر تر :) الی یوم القیامه..


پ.ن:

" ربِّ انّی لِما انزَلْتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍ فَقیر .. "

این عبارت رو جا داره اگه آدمی روزی هزار بار بگه و برای لحظه لحظه ی زندگی ش خیر و برکت طلب کنه از خدا.. و چقدر هم ادبیاتِ خوبی داره.. 

۱ نظر

جنایات و مکافات

خب دیشب که از خنده هاشون و رفت و آمداشون نشد که بخوابیم :)

تازه جلوی در حیاط بودم و به شدت سرد بود و بارون میومد!

صبح زل زده تو چشام میگه وای خانوم چرا قیافتون این شکلی شده؟ 

میگم این آخر و عاقبت کسیه که معلم شما ها میشه! :))

هیچی دیگه.. من الان یک معلمِ خوابالوی سرماخورده م که تو خونه هزار تا کار داره و الان اومده اینجا که بهتون بگه : دنیا به شددددت دارِ مکافاته! خودم و دوستام دقیقا از همون هایی بودیم که نمیذاشتیم بقیه بخوابن :( ولی نمیدونستم این مدلی میخواد سرم بیاد .. خلاصه که نکنید از این کارا .. بد موقعی گیر میفتید!



۰ نظر
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان