یک سوم

از اتاق فرمان اشاره میکنن که داره میشه دهِ آبان و اتاقِ یه بنده خدایی هنوز بازارِ شامه..


دیگه به خودت بیا آهای بنده ی خدا! 

۰ نظر

قرارِ آبان


چرا به هم ریختن اتاق انقدر راحته و جمع کردنش انقدر سخته؟ چرا یه دختر باید اتاقش شبیه من باشه؟ چرا هر دفعه مرتبش میکنم این ریختی میشه؟ چرا بازار شام میشه هر چند وقت یه بار؟ چرا " و نظم امرکم" ندارم؟ البته که "تقوی الله" هم ندارم :|

گفته بودم این ماه دارم روی عادت " سر کلاس ها و قرارها به موقع رسیدن" کار میکنم؟ ماهِ پیش فقط روی مثبت نگری کار کردم و مواجهه با فوبیای روی تخته نوشتن! و خیلی خوب بودن :) حالا مینویسم ازش! 

ولی فکر کنم هر ماه آدم روی یه برنامه و هدف و یه عادت خوب یا کنار گذاشتن یه عادت بد تمرکز کنه خیلی بهتره که صدتا عادت بد رو یدفه بخواد بذاره کنار! هدفمم میذارم " رسیدن به یک اتاقِ  در حدمعقول مرتب" ! گرچه که سخته و زجره .. در حد مبارزه با نفس!

+ البته میگن بی نظما باهوش ترن :)) میگن علم میگه .. من درباره هوششون نظری ندارم ولی آسوده خاطر ترن! به خاطر یه ذره شلختگی خونه زندگی به هم نمیریزن، زندگی رو کوفتِ خودشون نمیکنن، دائم در حال لک گیری و دستمال کشی و کشف ذرات یک اپسیلونی از لای تار و پود فرش ندارن! .. ولی خب.. زشته دیگه .. از یه حدی به بعد زشته دیگه..
۳ نظر
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان