کابوس هایی از کشورِ ناهشیار

خواب دیدم سرم داد می‌زد

نه می‌فهمیدم چرا

نه می‌فهمیدم باید چه کنم

می‌لرزید

شانه هایم

نفس هایم

زانوهایم

قلبم ...

بیدار شدم،

به گریه افتادم،

قلب و نفس هایم هنوز مرتعش است اما!


پ.ن: واقعا آدمی که دارن سرش داد میزنن باید چه‌کار کنه؟ وحشتناک‌ه .. خیلی.. خیلی.. خیلی ..


+ یبار یکی از هم دانشگاهی هام بهم گفت من این شعره رو میخونم یادِ تو می افتم:

من چه گویم که تو را نازکیِ طبعِ لطیف

تا به ‌حدی‌ست که آهسته دعا نتوان کرد!


صبح که بیدار شدم به خودم میگفتم : کشتی ما رو با این نازکیِ طبعِ لطیف! :| :( :)

تو آموزشی سربازی میگفتن سلاح سربازه صداشه !!!
داد بزنید جوری که زمین بلرزه !!!
برام دقیقا پیش اومد تو یه دعوای بزرگ بالای 15 نفر با یکی از سربازا من دست خالی رسیدم فقط با تمام قدرتم داد میزدم و فحش میدادم بهشون . کار خدا یه مشت الوات جوری فرار میکردن انگار من داشتم تیراندازی میکردم ...

اتفاقا شما تنها نیستید ، داد زدن مستقیم با صدای بلند دست و پای طرف رو شل میکنه . کل نظام فکریش رو به هم میریزه ... کپ میکنه !

خیلی سلاح ناجوانمردانه ایه :)

با توجه به موقعیت های مشابهی که تا حالا توش قرار گرفتم(که خدا رو شکر زیاد هم نبوده) فهمیدم تو بحث و مجادله، در مقابل هر رفتاری که بتونم خونسردی خودم رو حفظ کنم و نذارم عصبانیتم غالب بشه، در مورد داد زدن نمیشه! به محض اینکه طرف صداش بره بالا کنترل خودمو از دست میدم و صدای من بلندتر میشه!!

الان که دارم دوباره بهش فکر میکنم، حس میکنم شاید دلیلش همینه. یعنی اون لحظه به شدن میترسم؛ یه داد بلندتر میزنم تا طرف مقابلم نفهمه ته دلم خالی شده!

پس چه مکانیسم جالب و عجیب و مزخرفی داره این داد و بیداد! :|


خداروشکر که زیاد نبوده
الحمدلله..

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان