ای حالِ نامعلومِ عزیز!

 ابرِ بهار شده ام، ناگهان و وقت و بی وقت میبارم. مامان میگوید قیافه ات را خراب نکن دختر. دستِ خودم نیست این پریشانی، نمیدانم فردا قرار است در کلاس چه کار کنیم، گریه نمیدهد امان که کتاب هایم را بردارم و فکر کنم فردا را باید چطور بگذرانیم، استرسِ این را هم دارم که جلوی بچه ها نمی‌شود و نباید ابرِ بهار بود؛ یعنی میشود اگر حالم را پرسیدند برایشان از ابر بهار و ابر پائیز بگویم و این راز مهیب را که:

ابرِ پائیز از سردی هوا میبارد،  ابرِ بهار از دل تنگی! ؟


+ دعایمان میکنید؟ زیاد و بی وقفه ..


پ‌.ن :  یا امامِ رئوف که دل تنگی‌مان برایت بی نهایت است  .. ادرکنا ! 

عه :(((

دعا میکنیم :(
خیره ان‌شاالله :)



ممنون :)))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان