۳ خ طلایی :)

فکر کنم بعد از نوشتن ، لذت بخش ترین چیز در دنیا برای من دیدن و فهمیدن و ارتباط برقرار کردن با آدم هایِ جدید باشه ، مثل مسافرت به یه کشور ناشناخته ی خیلی جذاب میمونه آشنایی با دنیای هر آدم .. 

الان داشتم به این فکر میکردم که اصلا مهم نیست کِی و کجا! هر وقت هم به این نتیجه برسیم که " نمیشه " یا "نمیتونیم " ، میتونم با لبخند بگم " خیلی خوشحال شدم از آشناییتون، خوش گذشت، خدانگهدار :) " و واقعا هم به این سه تا عبارت که میگم اعتقاد داشته باشم. چون که واقعا هم خوشحال شدم، هم خوش گذشت، هم خدا نگهدار .. و نه احساس بطلان عمر کنم نه هیچی! تازه این جدای از مبحث "تجربه اندوزی برای زندگی " ه !


پ.ن: البته که آشنایی با دنیای هر آدمی همچین حسی برای آدم به ارمغان نمیاره! یعنی گاهی به شدت هم حس بطلان عمر میکنه آدم. شایدم الان جوگیرم دارم همچین افاضات منورالفکرانه ای میکنم. نمیدونم!

۰ نظر

صرفا جهت ثبت، نمیخواد بخونید..

گفتن: ان‌شاء‌الله که نپسندنت ! که نری :) :) / ان‌شاءالله غلیظی گفتن/ کلا دو انسان رو در دو موقعیت نباید منطقی مورد بررسی قرار داد/ پدر در ازدواج دختر و مادر در ازدواج پسر / دچار دوگانگی های شدید میشن انگار / تعادل مایع گوش میانی م داره بهم میریزه/ آدم باید مشکلاتش هم شیک و با کلاس باشه / تو عروسی های زمان جنگ عروس مقاله میخوند، دوماد سخنرانی میکرد ، مردم صلوات میفرستادن:) / عروس مقاله خوان عالی بود!/ مثلا مهمونا که وسط مقاله عروس میرسیدن از بقیه موضوع مقاله میپرسیدن؟ / زن در آینه ی جمال و جلال / عروس خانوم تا صفحه ی چند ارائه دادن؟/ وسط صفحه صدونود و هشتن! / عروس به جای گشتن دنبال لباس دنبال یه مقاله خوب برا ارائه میگشته / سلام، یه مقاله سفارشی میخواستم برا عروسیم .. نه بابا.. این که مقاله دختر کوکب خانوم بود! اینم واسه دختر اقدس خانوم! / مقاله ی شما رو کی نوشته؟ / دکتر شریعتی / پس ما نمیایم عروسیتون! / دیدی عروس چه کوبنده ارائه داد؟ / ماشالا فن بیان عروس/ دس به مقاله ش نذارید مروارید بنده بله/ بادا بادا مبارک بادا / مثلا این مدلی بودن ! / ولی چقدر متعالی / :دی /  پولِ دی جی رو خدا میرسونه /  گل های روسریشون ... / دیدی رو گل های روسریشون نرگس هم داشت؟ / نرگس هم داشت ../ گلامو پر پر کردین، خدا گلاتونو پر پر نکنه/ این گلِ پر پر از کجا آمده؟ / از برخورد بچه ی مردم به کمد آمده / کل شیء هالک الّا وجهه / هالک تر از این شدن چگونه؟/ سندرم چمن کنی/ مگسِ خر ، مگسِ الاغ / دور از محضر الاغ / من همش یادِ شعر " میوه نخور نشسته " میفتادم :)) / همون موزِ معروف / پادکست صوتی متناتونو میشنیدم / ادواردو زمانه ات را بشناس / انگیزه ی ناهشیارتون چیه؟ / فلافلی نمیدونم چی چی سگ پز / پرتقال انقدی و انقدی / این تیکه ش تصویری بود / الیوم خرید هرگونه "بی ام و" در حکم محاربه با امام زمان / چادر بر سرم کشیدن بریم پیکانو ببینیم / چادر بر سر، مثل شانه به سر / ماعم پیکان داشتیم ولی نمیدونم یخچالی بود یا فریزری یا چی / ببخشید من چادر ساده م ضعیفه / وای وای / گل معلمانه چیست و چرا؟ / هنوز اذان نشده؟ /  انجمن حجتیه طورن ؟ / نبابا سیدصادق شیرازی لعنت الله علیه گونه / قبول باشه/ بی همگانِ من چرا میل آدم بودن نمیکند؟ / تونستم اشکمو کنترل کنم / چه جالب! / این یه تیکه از رمانم بود / آدمای نویسنده و شاعر مسلک منابع الهامشون رو دوس دارن/ حتی اگه بد، حتی اگه ظالم/  رتبه کنکورمو درست گفتم؟ / ایشالا :/ / چه خوب که دیگه واقعا یادم نمیاد چند بودی / ولی خب قشنگ معلومه اگه چیزی رو بخوان بدونن انقدر اصرار میکنن که طرف کلافه بشه بگه تموم شه بره و خلاص / برایِ من که همیشه به آدما میگم "اگه سختته نگو" یا " اصلا اگه سختتونه نمیخوام بدونم" عادت عجیبیه و رو مغزیه واقعا! / آخ آخ .‌. مادرِ شهیدِ من:) / چه در فکر فرو رفتگی عمیقی.. / به درد دویدن رو مین و راه باز کردن که میخوره بچم!/  تازه معتقدن بچشون لب تشنه به شهادت میرسن / غولِ بزرگ مهربان در لشگر صاحب الزمان / ان شاء الله/  کسی که داره غرق میشه به هر شاخه خشکی به امید نجات چنگ میزنه / شیار ۱۴۳ / به حبل الله چنگ بزنیم ای کاش /  آدمی که مسئله ش رو با یه آدم فضایی حل میکنه یکم حل مسئله با آدمای عادی براش راحت تر میشه / مرغ مقلد /  افطار به سبک دهه شصت و پیش از آن / گفتم و درد نداشت، یکم اشک داشت فقط / چه در فکر فرو رفتگی عمیقی .. / میخواستیم دانشگاه فرهنگیان بخونیم با دوتاشون با یکیشون روانشناسی / وای من یادم رفت اینو بگم چرا؟ / ولی خداروشکر فرهنگیان نشد :/ / دفتر اسب تک شاخشو/ چن سالته گوگولی؟ / کادوی دوستامه/  آدما معمولا خوب شروع میکنن ولی در ادامه گند میزنن! / کاش این جملات قصار ثبت شه / هیهات که بخوایم زن رو به این چیزا محدود کنیم. / خدا منو ببخشه انقدر به بعضی استادام بدبینم / من با این سوالتون مشکل دارم / واژه برسونید لطفا / مثل ترس از تونل وحشت نه ها / مثل ترس از زامبی؟ :) / حال بدِ سر درِ دانشگاه / حال خوشِ سر درِ دانشکده / کوچشِ کانال یا وبلاگ؟ / عه راستی تو کانال که نیستین / سندرم " نکنه اینا که دارم میگم رو قبلا نوشتم و تکراریه؟ " / خیلی "دو دو تا چهار تاییش" این میشه. / نرگس .. نرگس.. نرگس .. / چه حرکت هوشمندانه ای ! / مرسی :) /  من که میگم آدم باید حداقل ۳۰۰ ساعت حرف بزنه قبلش/ من یجایی خوندم ۷۰۰ ساعت / پس میانگین ۵۰۰ ساعت :/  / کاش یچیزی میپرسیدین بتونم تو این زمان توضیحش بدم / خب دیگه.. دستتون درد نکنه / پاشم برم عروسی رفیقم / عروسی رفیق خیلی هیجان انگیز تر و فوق العاده تر از تصورم بود / بنظرم آدم هر ماه باید یبار عروسی رفیقش باشه / میگه بچه ها کاش تا ده سال این روند عروس شدنامون ادامه داشت / گفتم خب به همون نوبت که ازدواج کردید دیگه شروع کنید به طلاق گرفتن بعد دوباره عروس بشید / تا ده سال / در پوست خود نگنجدین / قربون چین دامنت / قربون سادگی ت / قربون آهنگِ نذاشته ت / قربون ممانعت و مقاومتت در برابر دیسکو ریسکو شدن مجلس / قربون دسته گل مهربونت که جا گذاشتی / قربون یه ردیف گل ماشین عروست / قربون عروسی معلمانه _ طلبگیت / ای مایه مباهات و فخرفروشی من به جهان / ای خوش اندیشه ترین و بزرگ ترین عروسی که دیدم تا به حال / شهید زنده ی من / معلم بچه های من تو باش/ وای کاش دوباره عروسیت میشد / جالبه که یکی از بچه ها گفت: از خواستگارم که خدافزی کردم تا رفتن چادر سرم کردم بدو بدو اومدم اونجا / اینم پرید ینی!/ اندک اندک جمع مستان میروند/ مادر شوهر گفت رفیق باید بدرد بخور باشه، بی دلیل دعوتتون نکردیم که / یا خدا! / ما متاسفانه خیلی بدرد نخوریم خانوم از این لحاظ/ فک کنید وسط عروسی دوستتون بچه ی یکی از دوستای دیگتون تو شکمش لگد بزنه.. / اون یکی دوستتونم فرداشب شب کار باشه تو بخش و بخواد اولین زایمانش رو بگیره / قابله شد رفت تمام / وای خدای من .. / کی وقت کردیم انقدر بزرگ بشیم؟ / چنتا طفل مدرسه ای بیش نبودیم! /امید من به شما دبستانی هاست / خدایا لطفا هر چقدم بزرگ میشیم باحال بمونیم / ولی کل عروسی یه طرف دوستای عروس یه طرف / دستم درد گرفت انقدر براش دست زدم / این حیاط و اون حیاط.. / مجددا قربون سادگیت برم من / فقط یه ارائه مقاله کم داشت عروسیت / خداروشکر خیلی خوش گذشت / بسیار .. / کلا خداروشکر ..



ببینید پذیرایی عروسی میتونه انقدر ساده و بی ریا باشه ولی خوش هم بگذره، اسرافم نشه:



۰ نظر

:(

و میدونم که برات سخته ولی سعی کن که ناراحت نشی!
۰ نظر

کجا روم؟ چه کنم؟ حالِ دل که را گویم؟

امتحان فارسیش رو شده ۱.۵ از هفده. :(

روا نیست اگه معلم مسلمانی پایِ این ورقه جان بده؟ 

من الان بهش چند نمره اضافه کنم که کارنامه ش افتضاح نشه و عدالت معلمانه م از بین نره؟ 


ناراحتم، ناراحتم کرد :(  البته میدونم وضع همه ی درساش اینه ولی بازم ناراحت شدم! چندبار اومدم مث بچه آدم باش حرف بزنم پیچونده و رفته! هعی خدا.. میخواستم بگم معلمی غم های این مدلی هم داره! هعی ..



۰ نظر

نمایش صبحگاهی :)

درسته که بیداری بین الطلوعین توفیق اجباری زندگی من بود، ولی خب هی همش فکر میکنم ضرری که فشار روانی ش داره برام بیشتره یا فایده ای که بیداریش؟ 

یادگاری که در این گنبد دوّار بماند

_ آقا از این اسپری ها که میزنن به دسته گل خشک میشه دارین؟
+ خانوم همچین اسپری ای نداریم! شما گل تون رو بر عکس آویزون کنید خشک میشه!
_ آخه دسته گل نیست! سبدِ گله! چطور خشکش کنم؟
+ خب سبدو نمیتونین آویزون کنید دیگه.. هیچی!

[ مکالمه ای که تقریبا تو ده تا گل فروشی تکرار شد.. ]


نمیخوام بمیرن خب.. نمیخوام .. چکار کنم؟ :'(
طبق یه قاعده کلی گل هالک‌ه ولی مهربونی هالک نیست! باید گل مون رو تبدیل کنیم به مهربونی که دیگه هیچ وقت هالک نشه.. 

مثلا میتونیم ببریم گلزار شهدا رو گل بارون کنیم، خانه سالمندان یا شاید اصلا بشه راه بیفتیم تو خیابون به آدما گل بدیم و لبخند بزنیم که برای من به تنهایی یکم مقدور نیست.. میشه بردش حرم و به آدمای ناراحت و ناامید گل داد.. یا اصلا ببریم مدرسه به بچه ها گل بدیم .. قشنگه :) به یاد موندنی میشه و هالک هم نیست دیگه.. [ فقط امیدوارم صاحبشون راضی باشن دیگه.. + ناراحت نشن ]


پ.ن: هی بشون میگم گلای قشنگم .. تو رو خدا یکم دیگه طاقت بیارید که تبدیل به مهربونی بشین :( نمیرید .. نمیرید .. :(  تقصیر منه که دیر به ذهنم رسید یا تقصیر گل هاست که همیشه انقدر قشنگن بشون نمیاد هیچ وقت بمیرن؟

پ.ن۲ : 

بیاید این رازو تا قبل شهادتم جایی نگیم :دی  .. ممنون! D:


پ.ن۳:

راستی امروز دیدم تو گلفروشی که نرگس اومده! این یعنی که انسان هنوز انقدر خوشبخت هست که خدا از دیدن و بوییدن این عشقِ مجسم شده معافش نکرده :) 


بعدا نوشت: خب.. مامانم وقتی شنید فکرمو یه جمله ای گفت با این مضمون که: دست به گلا بزنی میام تبدیلت میکنم به گل :))) :(((

۰ نظر

ما اگر با خدا ببندیم ..


+


حاج آقا ها هم از این عبارتا دارن :)) نمیدونستم!

ولی مطلبی که گفتن از مهم ترین چیزهاییه که یک انسان اگه بهش نرسه در زندگی خسرانه! خدایا ما رو به این حقیقت برسون!

۰ نظر

همین


دلم برا حرمت تنگ شده 


• به آن عدد که ندانی...

• البته شما ولی الله ی و می‌دانی!

• امامِ رئوف..


۰ نظر

غم های مسافر

یه خانومی تو اتوبوس کنارم نشسته بودن، داشتن با تلفن حرف میزدن.. با حالِ زار..
میگفتن که : وقتی از سونوگرافی اومدیم و فهمید بچه افتاده خیلی خوشحال شد، گفت اصن دعایِ من بود که افتاد، نه خودتو میخوام نه بچه ت رو .. دیگه هم نه پول دوا درمونت رو میدم، نه خورد و خوراک نه هیچی.. منم پاشدم وسایلم رو جمع کردم رفتم خونه مامانِ خودش که پس فردا برام حرفی در نیاد.. تو فکر میکنی من الان زنده م؟ نه.. از همون شبی که بچه م رفت من مردم.. این پنج روزه شدم یه مرده ی متحرک .. من خیلی وقته به آخر خط رسیدم.. نه.. تو اصن نمیفهمی من چی میگم.. چطور میتونم با کسی که از مرگ بچه ش شاد میشه زندگی کنم؟ با یه روحِ بیمار.. انقدر بیمار.. خودم وقتی حالم بهتر شد چرخ خیاطی م رو راه میندازم کار میکنم که زیر دین این آدم نباشم!


پ.ن: خب میدونم که یه قضیه رو باید از دو طرف شنید تا قضاوتش کرد.. ولی خب بازم چقدر دردناک بود.. :( وقتی داشت از اتوبوس پیاده بشه نگاهش کردم .. چهره ش رنگ و رو پریده بود.. و ناامیدی و بی پناهی تو چشم هاش موج میزد .. 
از دیروز که دیدمش همش دارم به این فکر میکنم که چرا؟ چی میشه ما آدما اینطور میشیم و اینکه من اگه جای اون خانوم بودم چکار میکردم؟ من اگه به کجا برسم میگم رسیدم به آخر خط؟ یعنی با چنین شرایطی هم همچنان به این معتقد میمونم که " برای مومن هیچ بن بستی وجود نداره"؟ 


بیاید برای خانومه دعا کنیم که درهای رحمت و امید به روی زندگیشون باز بشه.. 




۰ نظر

شهدای دیروز ، امروز، فردا ها

اول اینکه واقعا شهیدان زنده اند الله اکبر ! دوم اینکه شهدا از بهترین رفقای روزگارند، همون طور که قرآن میگه " و حَسُنَ اولئک رفیقا‌‌.. " 
خب آدم با بهترین رفیقش چطوریه؟ اینکه فقط عکسشو بزنه به دیوار خونه ش یا پروفایلش یا اینستاش و با رفیقش صرفا پز بده کافیه آیا؟
نه خب سبک مغزیه واقعا.. تباه کردن ظرفیت های خداوندیه!
خلاصه از شهدا استفاده کنید تو زندگیتون.. تو حل مشکلاتتون.. تو خوشی هاتون.. مراسمای شاد و غمگینتون .. ازشون بخواید کمکتون کنن، دعوتشون کنید، بهشون مسئولیت بدین حتی! 
میان .. و کمک هم میکنن :) زیاد!

[ چقدر جالب که شهید بعد از شهادت قدرتِ اثر گذاریش انقدر بیشتر و خفن تر از قبل شهادته ها ! ] 

پ.ن: ممنون که دعوت امروزم رو قبول کردید ، خیلی آقایید .. تشکر!
۰ نظر
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان