و بِحُبِّکم و بِقُربِکم ارجوا نجاة من الله



از کارِ ما گره نگشاید کسی مگر

دستِ گره گشایِ تو یا ثامن الحجج (ع) 

۰ نظر

هر حرفی

اما

"سکوت" زجر آور تر است فرزندم

از هر حرف آزاردهنده ای که فکرش را می‌کنی!

۱ نظر

مناجات های دست و رو نشسته

خدایا بهمون صبر و طاقتِ به خیر گذروندن امروز رو هم بده .‌

ممنونم

۰ نظر

دلتنگیِ فَرامداری

عجیبه اما مدار دلتنگی م از کار افتاده

هر چی فکر می‌کنم یادم نمیاد دلم برای کسی تنگ باشه

با این همه به کربلای شما که فکر میکنم اشک تو چشمام جمع میشه..


مگه می‌تونم دلتنگِ شما نباشم؟

۰ نظر

دلبرانِ صورتیِ با نظم و ترتیب یک جا نشسته!

مهربان است، ادعا ندارد، ساده است و یک رنگ، اما زورش زیاد است، آرام می‌کند قلبِ رمیده ی آدم را، وقتی آدمی احساس میکند الان است که از فشار درد پیچیده در قلب و دست راستش بمیرد میتواند درد ها را بگیرد و آدم را راحت کند .
راحتِ جان است بالواقع، شبیه معشوقه ها.. که البته از آنها هم بهتر است. چون معشوق اگر درمان هست درد نیز هست. اما او درمان محض است، فقط درمان و تسکین.

 این روزها محض احتیاط و دلگرمی میگذارمش توی کیفم، یک بسته از این زیبای کوچک را، یک بسته معشوق ، یک بسته آرامش قلب، یک بسته پروپانولِ دوست داشتنی! 
گاهی وقت ها فکر میکنم بیچاره قرص های فسقلی که هر کدام بارِ نبودنِ چند نفر آدم را، یا آنچنان که باید نبودنِ یک یا چند نفر آدم را بر دوش میکشند، به جای آدم هایی که باید مهربان باشند و نیستند، به جای آدم هایی که باید شاد باشند و غمگینند، به جای آدم هایی که باید سالم باشند و مریضند..
بارِ خیلی چیزها! خیلی فقدان ها ..امان از دل مادربزرگم!

۳ نظر

والسلام

هر کی ناشکری کنه خره :)

۱ نظر

یک شنبه و ۱۰ ساعت

ینی هنوز هم وقتش نیست که دوشنبه بشه؟

۳ نظر

یا مرا با خود ببر آنجا که هستی یا بیا

خداوندا!

اینکه میگم تا ما را نیامرزیدی از دنیا مبر منظورم این نیست که زیاد زنده نگهم دار بلکه به توبه رسیدم، منظورم اینه که هر وقت میخواستی ببری قبلش شرایط توبه و استغفار رو فراهم کن.. ممنونم :) 


خدایا! لطفا تیتر پستمم بخون ..

۲ نظر

ببار ای بارون ببار!

یه وضعیت اسفباری دارم که سایت همه درست شده فقط برا من یه مشکل عجیبی پیدا کرده :))) همه واحدایی که میخواستمو برداشتن!

حالا اینا مهم نیست! اینکه دارم میخندم و دقیقا نمیدونم باید چکار کنم مهمه! یه کمی هم بغض دارم ولی انگار خجالت می‌کشم برا همچین چیزی گریه کنم. تو رودربایستی خودم موندم. هم ناراحتم هم عین خیالم نیست. نوشتم که بگم اشکال نداره خاطره میشه.. مثل انتخاب واحد ترم پیش که تو بدترین شرایط بود و تهش حل شد. حل میشه. ولی اگه میخوای گریه کنی هم اشکالی نداره بابا! راحت باش..

۰ نظر

:/

شب انتخاب واحد سایت دانشگاهتون نپکیده عاشقی یادتون بره !


بعدا نوشت: و ماجرا وقتی جذاب تر میشه که شما فردا صبح تا ظهر کلاس دارید و باید با تمام وجود درس بدید :)) و اصن نمیدونید تا کی باید بیدار بمونید سایت باز بشه :/ میخوام بگم فدا سر بچه هام و بخوابم!

۰ نظر
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان