امروز سر کلاس هشتم میخواستم جناس رو درس بدم.. داشتم فکر میکردم چه شعری رو بنویسم پای تخته؟
نوشتم:
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حالِ عشاق ندانی که چه مشکل حالی ست ...
میدونستم آرایه اصلی بیت ایهام تناسبه، ولی گفتم بچه ها .. حال و سال جناس دارن! خب داشتن اما خودمم میدونستم که منظور من از نوشتن این بیت اصلا جناس نبوده .. و به این فکر کردم که چقدر درس دادن یه معلم و حرفاش سر کلاس به فکر و درون و اتفاقات زندگیش بر میگرده! :)
پ.ن: ما طبق آنچه درونمون هست عمل میکنیم، میگیم، مینویسیم، درس میدیم! خیلی ناهشیار درونمون کنترل جزئیات و کلیات رفتارمون رو دست میگیره! شاید بهتر باشه به جای اینکه زووور بزنیم معلم خوب و آموزنده و اثر گذاری باشیم و هی نکات معرفتی تو حلق بچه ها فرو کنیم ، خودمون رو بسازیم و درست کنیم. اون وقت اثرش رو چه بخوایم چه نخوایم میذاره.. از لا به لای مثال هامون، امتحان هامون، بیت شعری که برا یاد دادن جناس مینویسیم :)