آویزه گوش

با یه کارِ اشتباه نمی‌شه به یه نتیجه درست رسید.

۰ نظر

کجا دانند حالِ ما؟

جهنمِ تردید کم از جهنمِ تکریت نداره. 

۱ نظر

گفتم دل‌تنگی با لبخند یا با اشک؟

گفت: یه روز دلتون برا این روزا تنگ می‌شه!

۰ نظر

و بِحُبِّکم و بِقُربِکم ارجوا نجاة من الله



از کارِ ما گره نگشاید کسی مگر

دستِ گره گشایِ تو یا ثامن الحجج (ع) 

۰ نظر

هر حرفی

اما

"سکوت" زجر آور تر است فرزندم

از هر حرف آزاردهنده ای که فکرش را می‌کنی!

۱ نظر

مناجات های دست و رو نشسته

خدایا بهمون صبر و طاقتِ به خیر گذروندن امروز رو هم بده .‌

ممنونم

۰ نظر

دلتنگیِ فَرامداری

عجیبه اما مدار دلتنگی م از کار افتاده

هر چی فکر می‌کنم یادم نمیاد دلم برای کسی تنگ باشه

با این همه به کربلای شما که فکر میکنم اشک تو چشمام جمع میشه..


مگه می‌تونم دلتنگِ شما نباشم؟

۰ نظر

دلبرانِ صورتیِ با نظم و ترتیب یک جا نشسته!

مهربان است، ادعا ندارد، ساده است و یک رنگ، اما زورش زیاد است، آرام می‌کند قلبِ رمیده ی آدم را، وقتی آدمی احساس میکند الان است که از فشار درد پیچیده در قلب و دست راستش بمیرد میتواند درد ها را بگیرد و آدم را راحت کند .
راحتِ جان است بالواقع، شبیه معشوقه ها.. که البته از آنها هم بهتر است. چون معشوق اگر درمان هست درد نیز هست. اما او درمان محض است، فقط درمان و تسکین.

 این روزها محض احتیاط و دلگرمی میگذارمش توی کیفم، یک بسته از این زیبای کوچک را، یک بسته معشوق ، یک بسته آرامش قلب، یک بسته پروپانولِ دوست داشتنی! 
گاهی وقت ها فکر میکنم بیچاره قرص های فسقلی که هر کدام بارِ نبودنِ چند نفر آدم را، یا آنچنان که باید نبودنِ یک یا چند نفر آدم را بر دوش میکشند، به جای آدم هایی که باید مهربان باشند و نیستند، به جای آدم هایی که باید شاد باشند و غمگینند، به جای آدم هایی که باید سالم باشند و مریضند..
بارِ خیلی چیزها! خیلی فقدان ها ..امان از دل مادربزرگم!

۳ نظر

والسلام

هر کی ناشکری کنه خره :)

۱ نظر

یک شنبه و ۱۰ ساعت

ینی هنوز هم وقتش نیست که دوشنبه بشه؟

۳ نظر
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان