سوال های جدید

امروز یکی از بچه ها ازم پرسید آدم باید از همسرش پول بگیره یا نه؟ گفتم : آره حتما!

گفت: تو چطوری پول میگیری؟ گفتم: من نمیدونم! من هم سختمه بگم ! هم وقتی خودش میگه بیا این پیشت باشه خیلیییی سختمه ازش بگیرم! نگیرمم ناراحت میشه. میگه زن و شوهر نباید با هم ازین حرفا داشته باشن!

 

من ازین حرفا ندارم اما یه احساسی درونم هست این احتیاج رو نمیپذیره. نمیدونم عزت نفسمه، غرورمه، استقلال طلبیمه، چیه دقیقا؟ولی به این فکر میکنم که قرار باشه یه روز دیگه کار نکنم و برای هر چیزی که بخوام بخرم باید چشمم به پولی باشه که یه نفر دیگه به کارتم بریزه دیوونه میشم!

واقعا دلم میخواد بدونم نظر اسلام چیه؟ آیا با استقلال مالی زن مشکلی داره؟ آیا زن رو محتاج مرد میخواد؟ راهکارش چیه برای اینکه زن ها احساس حقارت نکنن؟ همین که مرد پول خورد و خوراک و پوشاک زن رو تامین کنه و قانون بگه مرد داره نفقه زن رو میده قبوله یعنی؟

و اینکه من چرا از مامان بابام پول تو جیبی میگیرم همچین حسی ندارم ولی برای همسرم همچین حس موریانه طوری وجود داره؟ شاید از این نگاه نشئت میگیره که مامان بابای آدم وقتی بهش پول میدن هیچ توقعی ندارن، اما تو زندگی زناشویی انگار خیلی وقتا خیلی چیزا ممکنه توقع ایجاد کنن ناخودآگاه! مثلا زن در برابر کارای خونه توقع داشته باشه. مرد در برابر پولی که میاره یا ازین صحبت ها..

 

کسی هست جواب سوال های ذهن در هم ریخته من رو بدونه؟

 

+ ما تو خواستگاری درباره یه مدل اقتصادی صحبت کردیم که زن احساس حقارت نکنه. اینکه اصلا کارت خرج های خونه دست زن باشه و اینکه یه حساب مستقل داشته باشه زن که مرد همیشه توش به اون میزانی که توافق میکنن و لازمه پول بریزه. اصلا هم دنبال این نباشه که زن چقدرش رو کجا خرج کرد. مثلا بیست و شیشمین روسریش رو خرید یا کادو تولد دوستش رو یا اصلا ذخیره ش کرد. مربوط به خودش باشه.. ولی مرد حواسش باشه اون حساب برای خانومشه و هیچ وقت نباید خالی خالی بشه.

بنظرم حرفای قشنگ و ایده آلی زدیم تو خواستگاری! ولی آیا امکان میپذیره؟ با نگفتن های من و فراموشی های میم فکر نکنم! :)

یه حسی بهم میگه از الان باید برای اون روزای مبادا توشه بیندوزم!

منم این حس رو داشتم و فک میکردم‌ هیچوقت شبیه زن و شوهرای معمولی نمیشیم و من همیشه سختمه که بگم. ولی بعد از عروسی بدون تلاش خاصی، خودش روی روال افتاد.. انقدر همچی قاطی میشه تو هم که دیگه خیلی مرزش مشخص نیست.

مردا از رفع هر نیاز همسرشون یه کوه قند تو دلشون آب میشه، حتی اگه بروز ندن. فقط کافیه زاویه دیدتو عوض کنی و سعی کنی جای جریحه دار شدن غرورت، به خودت اجازه بدی لذتِ توجه و حمایتشو ببری و بزاری اون هم حس اقتدار کنه.

#فقط یه کارگاه همسرداری رفته بودم، معتقد بودن تو دوران عقد زن از مرد مستقیم پول نخواد در آینده روابط تاثیر مثبت داره. ولی میتونه درخواستاشو به شکل فلان چیز چقدر قشنگه و ... بگه. 

خیلی خیلی خیلی ممنونم که وقت گذاشتین و نوشتین!


خودمم دنبال اینم که چطور می‌تونم این حس خراش برداشتن عزت نفسم رو با اون حس اقتدار جمع بزنم و نذارم هیچ کدوم آسیب ببینه :)

+ این رویکرد فلان چیز چقدر قشنگه فلان چیز چقدر خوشمزه ست بعضی وقتا جواب نمی‌ده چون آقایون خیلی وقتا تا رک و راست بهشون نگی  "من الان اینو میخوام " نمیفهن منظورت از گفتنِ "فلان چیز چقدر قشنگه" "وای لواشکاش چقدر وسوسه بر انگیزه" اینه که میخوایش خب :))) شایدم نوع "فلان چیز چقدر قشنگه" گفتنمون درست نیست! به هر حال من از رک و راست گفتنِ "اینو میخوام" "اونو میخوام" اذیت میشم :( احساس می‌کنم مثلا هر ماه حق دارم درباره یه چیز همچین اظهار نظری کنم. دیگه وقتی یه چیزی رو گفتم میخوام تا مدت ها حس می‌کنم اگه باز بگم "میخوام" حس دخترایی بهم دست میده که شوهرشون رو کارت پول میبینن و همش دارن ازش پول میکنن! بعد حس میکنم " نکنه شوهرم فکر کنه من چقدر موجود پررویی هستم و همش میخوام ازش پولاشو بگیرم!!" برا همین نمی‌گم 😶 کاش می‌شد خودشون بفهمن دیگه :( چرا نمی‌فهمن آخه؟

حالا امیدوارم بعد عروسی تعدیل بشم یا شیوه درستمون رو پیدا کنم هرچند الانم که بهش فکر می‌کنم می‌بینم من که تا الان به همه خواسته هام رسیدم با همین کج‌دار و مریز 😅 فقط دلم میخواد روشم رو درست کنم و سوالام رو جواب بدم.

چقدر نوشتم!

ممنون که دعامون میکنید ☺☺☺

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان