که یکی هست و هیچ نیست جز او

یکی از چالش های دوران عقد این است که آدم دچار تعدد اولیاء می‌شود! یعنی اگر قبلا در انجام کارهایش جلب نظر مثبت پدر و مادرش و راضی کردن آن ها لازم بود، الان نه تنها جلب رضایت مادر و پدرش و همسرش بلکه جلب رضایت مادر و پدر همسرش هم اهمیت پیدا می‌کند. ( چون لازم و واجب است.)

و همه چیز تا وقتی خوب است که نقطه نظرات این عزیزان ما در یک راستا باشد، و اگر نباشد، دهان و روح و روان آدمی با هم جر واجر می‌شود. و این آیه شریفه پیش چشم انسان نقش می‌بندد که: أ أرباب متفرقون خیر أم الله الواحد القهار؟

در هر صورت ما از این چالش در دوران نامزدی نتیجه می‌گیریم که "توحید" از "شرک" با سیستم روانی انسان سازگار تر است، فلذا : "لا تعبد الّا ایّاه" و باز هم در ادامه: "و بالوالدین احسانا!"


پ.ن: آدم بعد از شش ماه عقد بودن، یعنی نیم سال زیستنِ کجدار و مریز با همسر،  دیگه هر چی زودتر پاشه بره سر خونه زندگی خودش برا روح و روانش بهتره! شاید سخت باشه ولی بنظر من بهتره! 

پ.ن: من صرفا چالش رو مطرح کردم و به این معنا نیست که الان دارم از تعدد اولیاء رنج می‌برم 😅 من دارم با تعدد اولیاء کیف میکنم، چون انقدر تنوع در نوع خودش بی نظیر و مفرح و هیجان انگیزه :)))

:)))))

تازه اولشه! :))

الله اکبر :) :) :)

مال من نه ماهه. دعا کنید!

خوشبخت و عاقبت به خیر باشید ان شاء الله ...

به خاطر همینه که دوس ندارم ازدواج کنم دیگه :(

:) 


( + همون حرفایی که بت گفتم!)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان