پنجشنبه ۲۷ دی ۹۷
شیشه رفت تو دستش، عمیقا دستش برید، همون لحظه دعا کرد که خدایا عصبِ دستم آسیبی ندیده باشه! من قراره مادر بشم.. چندین سال باید بچه م رو بغل کنم!
همون وسط یادش افتاد یه مادری بود که شش ماه بیشتر نتونسته بود بچه ش رو بغل کنه و زد زیر گریه .. نه از درد دستش ..
لا یوم کیومک یا اباعبدلله (ع)
پ.ن: اینو تو راه بیمارستان گوش میداد و اشک میریخت!