دخترم ، زیبای کوچکم، جانِ دلم، سلام :)
حقیقت را تازه فهمیدم، تمامش دستِ خداست، آرامش و حالِ خوب تمامِ تمامش دستِ خداست ، هیچ آدمی به خودیِ خود حالت را خوب نمیکند، شاید هم خوب کرد اما بعد از مدتی دیدی حرف هایش دیگر حال و هوای تو را عوض نمیکند بدان یا تو دلت را غبار گرفته یا از اولش هم حالت خوب نمیشده، فقط توهم خوب بودن داشتی و این غریزه ات بود که داشت خوشحالی میکرد نه روحت!
هدا جان، نازنیم ..
نه محبت مادرت، نه خوش گذرانی های همراه با رفیقانت، نه عشق همسرت؛
باید این را بدانی که آرامشی که از هر کدام از اینها میگیری برای خودشان نیست، همه اش را خدای "مسبب الاسباب" در وجود آنها گذاشته تا به قلبِ کوچک تو امید و آرامش بدهند. پس به هیچ کدامشان دل خوش نکن و امید نبند، به محبت های مادرانه ی من تکیه نکن، به رفاقت دوستانت تا آخر عمر دلگرم نباش، حتی مثل پیچک در عشق همسرت نپیچ.. مرا دوست داشته باش، دوستانت را دوست داشته باش، همسرت را دیوانه باش اما حواست باشد منشاء تمام این حال و هوای خوب و امید بخش جای دیگری ست .. از خزانه ی تمام نشدنیِ کسی دیگر !
اگر به من و بابا نگاه کردی و دلت گرم شد، از خدا تشکر کن، اگر در اوج ناراحتی با دوستت حرف زدی و غمت فرو نشست از خدا تشکر کن، اگر در کنار همسرت آسایش و آرامش دنیا میهمان قلبت میشد از خدا تشکر کن و بگو که میدانی همه اش از جانب اوست.
این ها به این معنا نیست که قدردان نباشی.. که "من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق" .. تو باید قدرِ تک تک انسان هایی که خدا آنها را وسیله ی بهتر کردنِ حالِ تو کرده است بدانی.. قدر این آدم ها را ندانستن شبیه این است که آشِ نذری را بخوری اما ظرفش را بشکنی ! :)
من، بابا، رفقا، معلم هایت، همسرت ، همه و همه وسیله های رساندن محبت و آرامش خدا به توایم، حواست باشد که ما را نشکنی! امانتیم دخترکم.. مراقبت میخواهیم .. میدانم که حواست هست.. اما یادت نرود که به خاطر تمام آدم خوب های دور و برت از تو سوال خواهد شد!
دوستت داریم جانِ دل.. خیلی خیلی دوستت داریم جانِ دل! خدا محبت تو را به قلبِ ما هدیه کرده است!
حالا فکر کن خدا دیگر چقدر دوستت دارد..