دوشنبه ۱۲ آذر ۹۷
دلم تاریکی سینما رو میخواد و فیلمی که بشه دید و باهاش زار زد ، مث ابر بهار، اینطور که چاووشی بگه: دیگر این ابر بهاری جانِ باریدن ندارد!
بعد خیلی شیک و مجلسی از سالن سینما اومد بیرون، به روی عالم و آدم لبخند زد و دنیا رو قشنگ کرد، انگار که هیچ غمی نبوده و نیست، هیچی :)
ولی رو پرده ی سینماهامون هیچ فیلمی واجد این شرایط نیست الان :( یک مشت طنز سخیف! که البته با دیدنشون میشه به حال و روز هنر کشور گریه کرد.