برون ریزی احساسات منفی به خودی خود چیز خوبیه، آدم سبک میشه، اما این نحوه مواجهه آدمِ مقابله که باعث میشه آدم این احساس سبک بودن رو حفظ کنه یا ده برابر قبل احساس "غلط کردن" داشته باشه از اینکه گفته!
ولی باز هم این به شما بستگی داره که چطور این احساسات منفی تون رو برای اون آدم که خواسته یا ناخواسته موجب ایجاد این احساس منفی شده بیان میکنید؟ با کدوم لحن؟ با کدوم کلمات؟
البته بذارید بگم که بعضی آدما انقدر بی شعورن که با بهترین و منحصر به فردترین و شخصی سازی شده ترین لحن و کلمات هم که بگید نمیپذیرن و گارد میگیرن و شروع میکنن به پرخاشگری، البته از اون طرف هم داریم آدمایی رو که انقدر با درک و شعورن که بری به بدترین نحو احساساتت رو با جیغ و داد و فریاد سرشون خالی کنی و در کمال آرامش نگاهت کنن تا حرفت تموم شه و بعد با لبخند بپرسن: خب! آروم شدی؟ بازم چیزی هست بخوای بگی؟ البته که هر دوی این گروه از اقلیت هان و خیلی هم رو مخ و اعصاب خورد کنن! هر کدوم به نحوی! شاید براتون سوال پیش بیاد که گروه دوم چرا رو مخن؟ چون انقدر خوبن که آدم بهش احساس گناه دست میده! حس میکنه اونا پسر پیغمبرن و خودش شمر ذی الجوشن! دیگه قرار نیست جای جلاد و شهید هم عوض بشه :) اونی که حس بد داره شمایید!
داشتم میگفتم! اکثریت آدم ها یه قلق دارن که اگه متناسب با اون قلق باهاشون حرف بزنید خیلی خوب مکالمه بینتون پیش میره و مشکل حل میشه!
ولی مسئله اینه که من وقتی عصبانی ام دیگه زیاد نمیتونم به قلق آدما فکر کنم! شروع میکنم حرفام و احساساتم رو همون طور و با همون ریتم و کلماتی که تو سرم میچرخن مینویسم یا میگم (بیشتر مینویسم) !
و خب!
نتیجه به این صورته که طرف له میشه متاسفانه :| به قدری که مادر گرامی میگه پس کی میخوای این عادتِ بد رو که با نوشتن یه متن با بولدوزر از روی آدما رد میشی رو ترک کنی؟
خدایا! من واقعا میخوام ترک کنم، واقعا در تلاشم که اصلاح کنم این رفتار رو، اصلا تازگیا دو تا متن مینویسم برا هر مسئله ای، یکیش موقع عصبانیت، یکیش بعد آروم شدن فکر! پس من دارم تلاشم رو میکنم.. پس لطفا کمکم کن یکی از این روزها بلند نشم و نرم با این لحن بنویسم: حالم دیگه ازت به هم میخوره از بس که ... !
بعدانوشت: ولی آدمی که میاد میگه! با هر لحنی هم که بگه خیلی بهتر از آدمیه که نمیاد بگه! این یعنی شما برای آدم های دسته اول هنوز انقدر ارزش داشتید و براشون مهم بودید و هنوز ته دلشون میخواسته اون رابطه رو حفظ کنن که اومدن گفتن! داد زدن، ولی گفتن..
برای آدم های دسته دوم حتی ارزش وقت گذاشتن و داد زدن هم نداشتید، گذاشتن تو جهل خودتون بمونید! متاسفم!