خب امروز سوم آذره و ببینید کی اینجاست :)
خانوم میم که الان تو تاکسی نشسته و کلاس دانشگاهش شروع شده و اتاقش رو هم شبیه بازارچه ننه عباس ول کرده اومده ! در صورتی که قرار آبان " و نظم امرکم " در زمینه اتاق و رسیدن به موقع قرارها بود!
البته ناگفته نماند که خانوم میم از نظم اتاق و رسیدن هاش تقریبا راضی بود و به خودش به ترتیب نمره ۱۷ و ۱۶ میده! امروزم خیلی سحرخیزانه بعد از نماز بیدار بود و پست جدید گذاشت ولی دوباره خوابش برد.. فوقع ما وقع!
خب حالا برای آذر ماه ؛
اول اینکه "تثییت" قبلی ها! اون هم به این صورت که دیگه حق ندارم با تاکسی برم دانشگاه ، باید با اتوبوس برم که یاد بگیرم زودتر بیدار بشم و راه بیفتم! این از این.
و به عنوان هدف هم اینکه : تا آخر این ماه هر امانتی از دیگران دستمه بهشون برگردونم، و اگه بدهی ای دارم برم صافش کنم ! که واقعا هیچ بدهی یادم نمیاد، فلذا بپرسم از بچه ها که اگه بدهی ای چیزی دارم صاف کنم بره!
و اینکه بدهی آلبومی هم دارم! فک کنم آلبوم آخر چاوشی و شجریان رو خیلی تو تلگرام برام فرستادن و گوش کردم ولی خب میدونم که جایز نیست و نبوده! و باید برم آلبوماش رو بخرم یا پولش رو اینترنتی بدم.
حیفه آدم به خاطر چهارتا قطعه موسیقی اون دنیا کارش لنگ بمونه.. و اصلا زور داره :|