امروز یه اتفاق خیلی خوب افتاد و دو تا خبر خیلی خوب شنیدم که روزم رو ساخت :)
اتفاق خوب این بود که .. جلسه داشتم مدرسه، بعد از جلسه دیدم خانوم پرورشی داره تک و تنها مدرسه رو سیاه پوش میکنه، خیلی خیلی دلم میخواست یه جایی رو سیاه پوش کنم! گفتم من چهل دقیقه وقت دارم! میشه کمکتون کنم؟ گفتم الان میگه نه بفرمایید منزل و اینا! یدفه چشماش درخشید! گفت جدی میگی؟
همین دیگه مدرسه مون رو سیاه پوش کردیم یکم :) من به این اتفاقا میگم رزق لا یحتسب! ایشالا تو زندگیامون زیاد شه این رزق ها..
خبر خوب اولم اینه که گفتن روز اول مهر داریم با بچه ها میریم کوه! اونجا ناهار میخوریم! وااااااای :)))))
خبر خوب دومم اینکه مدرسه فرهنگ اولین مدرسه ش در این شهر رو تاسیس کرده و امسال اولین سال کارشه! البته فعلا فقط پایه هفتم و دهم اونم دخترونه! (چرا بقیه پایه ها رو نداره؟ احتمالا چون میخوان بچه های یه دوره رو از اول دوره باشون کار کنن! تا آخر دوره و مقطعشون!)
ولی به هر حال از شنیدن خبرش در پوست خودم نمیگنجیدم! دلم میخواست دخترمو بذارم فرهنگ، ولی متاسفانه دخترم ایران نیست :دی
امیدوارم به زودی مدرسه پسرونه و بقیه مقاطع رو هم تاسیس کنن! جاشون حقیقتا اینجا خیلی خیلی خالیه!
[ خدا که خیلی باحاله ! یدفه .. مثلا.. شاید.. یه روزی .. من معلم فرهنگ شدم مثلا! آرزو بر جوانان و اینا .. ]
خداروشکر دیگه.. همین !