ماجراهای من و درسام ۲

" پس از آفرینش بدن که در حد اعتدال است، خدا روحی در آن بدن می‌دمد که به دلیل شرافت و منزلتِ برتر ، آن را به خود انتساب میدهد.

اینگونه اضافه را اضافه ی تشریفی میگویند ؛ همان گونه که به مسجد و کعبه به دلیل اهمیت و موقعیتِ برترِ آن ، "خانه ی خدا" میگویند‌ . "


بیست سال از خدا عمر گرفتم، ولی این حقیقتِ دردناک رو تا الان کسی بهم نگفته بود !

ای وایِ من :(

من نمیدونستم اینکه میگن "روحِ خدا" اضافه ی تشریفی ه ! من وااااقعا فکر میکردم خدا از روحِ خودش، از روحِ خودِ خودش در ما دمیده.. 

خیلی ناراحت شدم وسط درس خوندن.. خیلی ! :( خدایا! چرا از روح خودت در ما ندمیدی؟ خدایا چرا این همه مدت به ما گفتن خدا از روح خودش در شما دمیده؟ خدایا! میخواستی ناراحت نشیم که روح خودت در ما نیست، از اضافه ی تشریفی استفاده کردی؟ خدایا .. من دیگه اون آدم قبلی نمیشم :( 

کاش این فقط نظرِ شخصی نویسنده ی کتاب اندیشه ۱ باشه!

اینطوری که قشنگ تره!
من به نظرم اینکه آدم از خون و ژن اهل بیت باشه خیلی شریف و قشنگه .. ولی اینکه هیچ نسب و سببی نداشته باشه ولی مثل سلمان درباره اش بگن :" سلمان منا اهل البیت" خیلی قشنگ تره :)

مثل اون حدیث یا عبارتی که میگفت:" چه بسا برادرانی هستند که از مادرمان زاده نشده اند.." 

خلاصه از روح خدا بودنه خوبه ولی فکر کنم اینکه از روح خدا نباشیم و باز با این حال خدا بگه این از روح منه دلنشین تره :)

میترسم یکم دیگه بخونم و برم جلو .. ببینم نوشته حالا این اضافه تشریفی هم که برایِ همه نیست! 

فقط برای انبیاء و ائمه ست! :|

نگاه شما دقیق و قشنگه ولی من الان حس آدمی رو دارم که یکی از سرمایه های بزرگ وجودیش رو که مایه مباهات و افتخارش بوده رو از دست داده ! :( هعی!
ولی نگاهتون درسته .. خیلی. 
طول میکشه تا باش کنار بیام اما! ..

تفاسیر در مورد این آیه متفاوته

بازم امیدی هست پس :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان