پناهندگی

یه ویژگی جالبی دارم، که هر وقت احساس میکنم کسی که دارم باش صحبت میکنم حالش بده، تبدیل میشم به یه آدم خوشحال، فول انرژی، مثبت نگر، هی چرت و پرت میگم و مسخره بازی در میارم که اون حالش خوب بشه :) هر چقدرم که خودم حالم بد باشه..

ینی بارها شده با گلوی پر از بغض و دل پر اندوه رفتم سراغ یکی از دوستام که براش نق و ناله کنم، بگم وای چقدر همه چیز سخته و غم دار و فلان بعد دیدم اون حالش خوب نیست! من خودمو زدم به خوبی.. براش سخنرانی کردم، چرت و پرت گفتم، چیز بامزه فرستادم که خوب بشه. بعد اون که خندید، منم واقعا خوب تر میشم .. 


پدر بزرگمم که فوت کردن، خیلی برا من سخت بود! ولی چیزی که باعث شد من محکم رفتار کنم تو اون شرایط، فکر کنم این بود که احساس میکردم خاله هام و مادرم به سنگ صبور بودن من احتیاج دارن! من باید براشون آروم و صبور و پناه بمونم.. نه اینکه غصه بگیرن اشک و زاری و غش و ضعف منو چطور جمع کنن..


به نظرم ویژگی خوبیه! ولی اعتراف میکنم یجاهایی کم آوردم.. یجاهایی کم میارم.. انقدر که میخوام یه مدت فقط پناه برنده باشم، نه پناه دهنده! خدایا کمک کن کم نیاریم و همیشه ما رو در پناه خودت سفت و محکم نگه دار که بتونیم پناه بنده هات هم بشیم!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان