دارم فکر میکنم من اگه معتاد بشم بدنم چه ری اکشنی نشون میده؟ مغزم میترکه احتمالا!

زنگ سوم وسط کلاس حالم بد شد، و خودم رو به ضرب و زور نگه داشتم تا زنگ تفریح! تا وارد کلاس شدم مثل بچه هایی که مادرشون رو میبینن و براش شکایت میکنن به خانوم مدیر گفتم : میشه یه قرص بمن بدید که تا زنگ آخر پا بر جا بمونم؟ 

گفت : عههه! خب میومدی زودتر!

گفتم: نمیشد که وسط کلاس و درس پاشم بیام بیرون! ( بنظرم ترک کلاس یچیزیه مثل شکستنِ نماز، یا خالی کردن سنگر) 

هیچی دیگه! با گشت و گذار در کیف همکاران یک عدد قرص استامینوفن ۳۲۵ که خیلی مسکن ضعیفی هست به دادم رسید ولی جالبه که از ۱۱ صبح تا ساعت ۶ عصر از اثرات این قرص گرامی گیج و خواب آلود بودم و هنوز هم هستم. البته عجیب نیست! من همونم که آدامس اکشن میخورم سردرد میگیرم :| از بس که بدنم به دارو و کافئین و این چیزا عادت نداره .. 

خب الان معترفم که نمیدونم قصدم از نوشتن این متن چی بود؟ ولی دلم میخواست بنویسمش که یه روز وقتی اتفاقی بر میگردم و خودم رو مرور میکنم ببینم هنوز هم انقدر به معلمی و کلاس تعهد دارم که سردرد و سرگیجه و افت فشار و دل درد و پا درد و دندون درد و هر دردی نتونه از کلاس خارجم کنه یا همش جو بوده؟ 

و اینکه هنوز بدنم انقدر به دارو و کافئین عادت نداره یا انقدر دارو خوردم که دیگه مسکن های قوی هم روم اثر نداره!؟ :| چه وحشتناک!

 از همین جا دعا میکنم همچین اتفاقاتی نیفته برای هیچ کس ! ان شاء الله.. 

خدایا بی سر و ته بودن متن رو به گیجی و منگی حاصل از استامینوفن ۳۲۵ خوردن ببخش! ازت ممنونم که هنوز بدنم به این چیزای شیمیایی عادت نداره .. خیلی زیاد شکرت :)

منم یه زمانی مقاومت میکردم .. ولی تهش همه ی معلم های واقعی یه روزی چایی خور میشن (حداقل تو زمان مدرسه بودنشون) .. مجبورن! مجبور!

فعلا که برای من آبجوش گذاشتن رو میز وقتی از کلاس برمیگردم تو دفتر :) 


ولی بعید نیست اینطور بشه که میفرمایید.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان