بس نیست؟

دارم به این فکر میکنم که هر کسی برای مشورت خواستن می آمد پیشم و شرایطی شبیه شرایط این روزهایم را برایم تعریف میکرد، قطعا و حتما به خاطر حماقت و سادگی و کوته فکری اش سرزنشش میکردم. اصلا شاید شبیهِ کاف اولش جمله ام هم میگفتم: آخه احمق جان! احمقِ عزیزم ..

بعد هم میگفتم: خجالت بکش! این حال و روز است که برای خودت درست کردی؟ خودت از نگاه کردن به خودت در آینه وحشت نمیکنی؟


نمیدانم از سر عزت و احترام گذاشتن به خودم است یا خودگول زنی یا چه که  این عبارت ها را برای خودم به کار نمیبرم، اما هر چیزی که هست دیگر کافی ست: ببین احمق جان.. احمقِ عزیزم .. 

لا اله الّا انت
سبحانک
انّی کنت من الظالمین
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان